نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





آن قدر

آنقدر محکم بوسیدمت
که ندانستم بین لبهایت جا ماندم ...
تا با دود سیگارت رهایم کردی
گم شدم ودیگر نیافتمت..



[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 7:55 | |







توصیه ای برای حل مشکلات روزانه!؟

توصیه ای برای حل مشکلات روزانه!؟
 
محققان معتقدند این راه حل می‌تواند به انسان‌ها کمک کند تا مشکلاتشان را حل کنند.اما چه راه حلی ؟
 
 
 

تحقیقات آن‌ها نشان می‌دهد خوابیدن می‌تواند به حل مشکلاتی کمک کند که در تمام اوقات بیداری روز ذهن ما را به خود مشغول کرده است.
دکتر دیدر بارت روانشناسی دانشگاه هاروارد در این باره گفت: رویاها معمولا بسیار تصویری و غیر منطقی هستند که برای حل بعضی از مشکلات این فاکتورها بسیار لازم هستند.
او معتقد است که خواب دیدن در اصل همان فکر کردن است، اما به شیوه بسیار متفاوت نسبت به زمانی که چشمان ما باز است انجام می‌شود. به نظر او خواب‌ها در این صدها سال به شیوه‌ای تغییر یافته‌اند که می‌توانند به حل مشکلات ما هم کمک کنند.
خواب دیدن معمولا زمانی اتفاق می‌افتدکه چشمان ما حرکات بسیار سریع انجام می‌دهد. در این مرحله عملیات بسیار جدی در مغر انجام می‌شود و بسیاری از مواد شیمیایی مورد نیازش تجدید می‌شوند.
بارت بیش از ده سال است که در مورد حل مسئله در هنگام خواب مطالعه می‌کند و در این مورد به اطلاعات زیادی دست یافته است.
در یکی از این تحقیقات، بارت از تعدادی از دانشجویان خواست تا یک مسئله را انتخاب کنند و سعی کنند آن را قبل از به خواب رفتن حل کنند. دانشجویان هر شب قبل از خوابیدن روی این مسائل تمرکز می‌کردند. تا پایان هفته اول ، تقریبا نیمی از دانشجویان در مورد این مسئله خواب دیدند و نزدیک به یک چهارم هم در خواب خود راه حلی برای این مسئله پیدا کردند.
او در این تحقیقات به نمونه‌های بسیاری در مورد انواع مسائل گوناگون از سوالات ریاضی تا مشکلات هنری که در خواب حل شده اند برخورد کرده است.
اما بعضی از این مسائل نیاز به تصویرسازی در ذهن دارند، مانند ساخت یک وسیله جدید. بعضی دیگر نیز به گونه ای هستند که ما را وادار می‌کنند با شیوه معمول آن برای حل مشکل تلاش کنیم که اغلب به شیوه نادرست ما را به حل مسئله راهنمایی می‌کند. اما در خواب به مغزمان اجازه می‌دهیم با شیوه‌هایی غیر از متدهای معمول برای حل مسئله فکر کند و به این ترتیب احتمال حل مسئله افزایش پیدا می‌کند.


[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 5:52 | |







چرا بعضی عشق ها به مرور کم می شوند؟


اینکه بدانید چرا عشق به تدریج محو شده و از بین می‌رود به درک معنا و مفهوم عشق و رابطه کمک کرده و کمکمان می‌کند بتوانیم روابطمان را نجات داده و از برهم خوردن آنها جلوگیری کنیم.
انگار همین دیروز بود که عشق در رابطه‌تان بسیار شیرین و تمام‌نشدنی به نظر می‌رسید. اما خیلی زود، قول و قرارهایتان فراموش شد. روزهایی که مدام دوست داشتنش را در گوشتان زمزمه می‌کرد گذشته است. حالا دلتنگ گرمای آغوشش هستید و از خودتان می‌پرسید: عشم ما کجا رفت؟ پس اگر عشق از بین رفتنی است ممکن است تاثیرات بدی روی ازدواج داشته باشد.
خوشبختانه خیلی از ازدواج‌ها به آن نقطه نمی‌رسد اما خیلی از افراد هم هستند که فشارهایی اینچنینی را در ازدواج خود تجربه می‌کنند. در زیر می‌خواهیم به اختصار به چند مورد از عواملی که می‌تواند به ما برای درک معنای عشق و رابطه و اینکه چرا گاهی عشق‌ در رابطه تدریجاً محو می‌شود، اشاره کنیم.
1. توقع نابجا: خیلی‌ها قبل از اینکه وارد صحنه اصلی ازدواج شوند، تصور می‌کرده‌اند که یکی از اسطوره‌های روابط عاشقانه هستند. توقع دارند که عشق و لطافت رابطه همیشه وجود داشته باشد اما هیچکدام از اینها واقعی نیست و فقط خیال باطل است و منجر به ناامیدی می‌شود. آنها نتوانستند درک کنند که داستان‌های عشقی که در فیلم و کتاب می‌بینند و می‌خوانند فقط نمود یک رابطه غیرواقعی است. وقتی پای سفره عقد می‌نشینند تصور می‌کنند که رویاهایشان به حقیقت پیوسته است اما بعد از گذشت چند سال از ازدواجشان به این نتیجه می‌رسند که همه چیز خیالی بیش نبوده است.
اما در ازدواج توقعات درست و منطقی هم می‌تواند وجود داشته باشد، مثل عشق، توجه و حمایت همسر. اما حتی اینها هم ممکن است برآورده نشوند. بنابراین عاقلانه است که این واقعیت را در نظر داشته باشیم که حتی در بهترین ازدواج‌ها هم ممکن است فرد تنها، خسته و ناامید باقی بماند.
2. ناسازگاری: معمولاً خیلی طول نمی‌کشد که زوج ازدواج کرده متوجه شوند که آنقدرها که در دوران نامزدی تصور می‌کردند سازگاری ندارند. حالا می‌بینند که هیچ وجه اشتراکی با هم ندارند و هیچ روزی نیست که از ازدواجشان اظهار پشیمانی نکنند. تصورشان این است که همسرشان زوج مناسبی برای آنها نیست و ازدواجشان فقط یک اشتباه بزرگ بوده است.
ممکن است گاهی شباهت‌هایی در سلیقه و شخصیتشان پیدا کنند اما تفاوت‌هایشان معمولاً عمده‌تر و شاخص‌تر است. همه اینها باعث می‌شود که وقتی مشاجره و مشکلی پیش بیاید، مصالحه و آشتی کردن سخت‌تر شود.
3. مشاجرات و کشمکش‌های مداوم: دعوا کردن، داد کشیدن، شکوه و شکایت کردن مداوم و عصبانیت به طریقی مخرب ابراز می‌شود. وقتی این اتفاق می‌افتد، مکالمه بین دو نفر به یک میدان مبارزه تبدیل خواهد شد که در آن هرکس از نظر و عقیده خودش دفاع می‌کند و کلمات دیگر ابزار برقراری ارتباط نیستند و به سلاح برای هر فرد تبدیل می‌شود. این کلمات ناراحت‌کننده باعث سرد شدن عشق آنها می‌شود.
در زیر به برخی از عوامل مرتبط با دعواها و مشاجرات زوج‌ها اشاره می‌کنیم:
• مشکلات مالی
• وظائف والدین
• خیانت
• روابط جنسی
4. احساس نفرت: عشق شما ممکن است به تدریج با متضاد آن که خودخواهی و نفرت است جایگزین شود. بااینکه ممکن است هنوز عشقی در دلتان وجود داشته باشد اما صدای نفرت بلندتر است. بی‌عاطفگی، ترس و غرور دلتان را مثل سنگ کرده است و ارتباط دوباره در ازدواج را سخت‌تر می‌کند.
5. تسلیم شدن: متاسفانه بعضی از زوج‌ها آنقدر به ازدواج بدون احساسشان عادت می‌کنند که امید هیچ تغییری ندارند. تصور می‌کنند که زندگی زناشویشان دیگر هیچوقت درست نمی‌شود. حتی تصور می‌کنند که هر کاری از دستشان برمی‌آمده انجام داده‌اند اما چیزی که شکسته است دوباره درست نمی‌شود. به این نتیجه می‌‌رسند که طلاق و جدایی آخرین راه‌حل آنهاست.
توقعات نابجا، ناسازگاری، مشاجرات، نفرت و تسلیم شدن فقط چند مورد از عواملی است که موجب بی‌عشق شدن روابط می‌شود. اما اگر قطعیت داشته باشید و هر دو با هم همکاری کنید، این مشکلات قابل حل هستند.


[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 5:30 | |








[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 5:5 | |







بالا بردن اعتماد به‌ نفس

بالا بردن اعتماد به‌ نفسیلی از این راهکارها فقط به طور موقتی اعتمادبه‌نفس شما را بالا می‌برند اما باز هم باعث می‌شوند کارهایی انجام دهید که قبلاً حتی فکرش را هم نمی‌کردید و با انجام آنها اعتمادی عمیق‌تر نسبت به خودتان در وجودتان ایجاد می‌کنید.
چه چیزی درمورد خودتان هست که دوست دارید بهتر شود؟
بااینکه ممکن است علاقه نداشته باشیم در ملاء عام این مسئله را بپذیریم اما خیلی از ما دوست داریم اعتماد به ‌نفسمان پیشرفت کند.
خوشبختانه نکات و راهکارهای عملی زیادی برای آن وجود دارد که اینجا به 24 مورد آن اشاره می‌کنیم.
سعی نکنید همه این 24 نکته را به طور همزمان به کار ببندید. هر بار چند مورد را انجام دهید تا ببینید کدام‌یک برای شما موثرتر است.
بعضی از آنها نیاز به تمرین بیشتر دارند. و به خاطر داشته باشید که همیشه انتخاب با خودتان است. این خودتان هستید که تصمیم می‌گیرید اعتمادبه‌نفستان رشد کند یا پایین بیاید.
خیلی از این راهکارها فقط به طور موقتی اعتمادبه‌نفس شما را بالا می‌برند اما باز هم باعث می‌شوند کارهایی انجام دهید که قبلاً حتی فکرش را هم نمی‌کردید و با انجام آنها اعتمادی عمیق‌تر نسبت به خودتان در وجودتان ایجاد می‌کنید.
1. از خودتان بپرسید: بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد چیست؟
ترسیدن از اتفاقاتی که ممکن است بیفتد خیلی راحت است. وقتی واقعاً از خودتان بپرسید بدترین چیزی که ممکن است رخ دهد چیست، تصویری روشن از موقعیت پیدا می‌کنید، کمی از ترستان از بین می‌رود و می‌فهمید که نتایج احتمالی آن به آن اندازه که اول تصور می‌کردید ترسناک نیستند. با اینکار عواقب احتمالی را برای خودتان تعریف می‌کنید و همچنین متوجه می‌شوید که هر اتفاقی که بیفتد می‌توانید آن را مدیریت کرده و از آن سربلند بیرون بیایید.
2. موسیقی نشاط ‌بخش گوش دهید.
قبل از اینکه شب در مهمانی شرکت کنید، یا قبل از یک امتحان یا جلسه مهم، قبل از هر چیزی که ممکن است اعتمادبه‌نفستان را کمی سست کند، می‌توانید از موسیقی بعنوان انگیزه برای تقویت روحیه استفاده کنید.
3. یک چیز جدید امتحان کنید.
وقتی پا را از منطقه آرامشتان بیرون می‌گذارید و چیزی را امتحان می‌کنید که قبلاً نکرده بودید، نه تنها خودتان را وارد یک چالش می‌کنید بلکه محدوده‌های خود و اعتمادتان به توانایی‌های خود را گسترش می‌دهید. با امتحان کردن یک چیز تازه می‌توانید از ترس‌هایتان کم کنید و زندگی با موانع و محدودیت‌های کمتر داشته باشید.
4. برای انجام یک کار جدید نقشه بکشید و بعد آن را دنبال کنید.
این یکی از مهمترین و موثرترین راه‌های ایجاد اعتمادبه‌نفس دائم است. وقتی تصمیم می‌گیرید کاری انجام دهید و از آن عقب نمی‌کشید و آن را پیش می‌برید، خودتان به خودتان ثابت می‌کنید و اینجاست که اعتمادبه‌نفستان بالا می‌رود.
5. از مدیتیشن استفاده کنید.
مدیتیشن راهی عالی برای از بین بردن افکار منفی و دست یافتن به افکار مثبت است.
6. ورزش کنید.
این مورد اثری عمیق بر اعتمادبه‌نفس دارد. ورزش منظم و همیشگی سطح انرژی شما را بالا می‌برد و موادشیمیایی مختلفی تولید می‌کند—مثل تستوسترون و اندورفین—که حالت مثبت‌تری به شما می‌دهد. به نظر می‌رسد ورزش به طور اتوماتیک‌وار اعتمادبه‌نفس افراد را بالا می‌برد و رویکرد شما را نسبت به زندگی تغییر می‌دهد. علاوه بر آن فرم و شکل بهتری به اندام شما می‌دهد که راهی عالی برای بالا بردن اعتمادبه‌نفس است.
7. با یک ترس روبه‌رو شوید.
این مورد اصلاً آسان نیست. اما پاداش خیلی خوبی به همراه دارد. اگر با یک ترس روبه‌رو شوید، اعتمادبه‌نفستان 10 قدم بالاتر می‌رود. و هربار که با یک ترس روبه‌رو می‌شوید آرام ‌آرام متوجه می‌شوید که ضرب ‌المثل قدیمی "از هیچ چیز به اندازه ترس نباید ترسید" فقط یک کلیشه توخالی است.
8. چیزی نو خلق کنید.
همه انسان‌ها خلاق هستند. اما پس کودکی و نوجوانی این مسئله گاهی فراموش می‌شود. کشف دوباره خلاقیت‌هایتان راهی عالی برای بالا بردن اعتمادبه‌نفستان است. خلق یک چیز جدید راهی عالی است اما همیشه هم آسان نیست. اما وقتی کارتان تمام شد نه تنها احساسی عالی نسبت به خودتان پیدا می‌کنید، بلکه بعضی ‌اوقات قسمت‌های جدیدی از خودتان که قبلاً می‌شناختید را دوباره کشف می‌کنید. خلاق بودن راهی عالی برای شناختن خودتان و توانایی‌های پنهانتان است.
9. تا زمانیکه اعتمادبه‌نفس پیدا نکرده‌اید وانمود کنید که دارید.
یک راه برای بیرون آمدن از محدودیت‌هایی که برای خودتان درست کردید این است که یک قدم بیرون از منطقه آرامشتان بگذارید. ممکن است غیرعملی به نظر برسد. انگار فقط به خودتان دروغ می‌گویید اما موضوع همین است. این راهکار کاملاً عملی است. اگر احساس اعتماد نمی‌کنید، حداقل تظاهر کنید و طوری رفتار کنید که انگار به خودتان و توانایی‌هایتان کاملاً مطمئنید و بنابر آن رفتار کنید. خیلی زود می‌بینید که احساس اعتمادبه‌نفس می‌کنید، اعتمادبه‌نفس واقعی.
10. از محیطتان استفاده کنید.
یک راه موثر برای تغییر خودتان این است که محیطتان را برحسب آن کسی که دوست دارید باشید تغییر دهید. اگر می‌خواهید اعتمادبه‌نفس بیشتری داشته باشید، زندگینامه‌های افراد بااعتمادبه‌نفس را مطالعه کنید، موسیقی که گوش می‌دهید را از موسیقی‌های افسرده‌کننده به انرژی‌بخش تغییر دهید و سعی کنید با کسانی رفت‌وآمد کنید که اعتمادبه‌نفس بالایی دارند.
11. از قوه تخیلتان استفاده کنید.
ذهن شما ابزاری بسیار قدرتمند است. وقتی یاد بگیرید چطور از تخیلتان به طریقی مثبت استفاده کنید، می‌توانید با کمک آن اعتمادبه‌نفستان را بالا ببرید. یک راه برای آن تجسم‌سازی است.
تصور کنید که جلسه‌ای مهم پیش رو دارید. پیش خود تجسم کنید که چقدر همه چیز خوب پیش می‌رود—همه چیز را بشنوید و ببینید—و چقدر حس خوبی در آن جلسه دارید. خودتان را در حال لبخند زدن تجسم کنید که اوقات خوشی را می‌گذرانید. نتیجه مثبت و عالی جلسه را در ذهنتان مجسم کنید. بعد تجسم کنید که جلسه با نتیجه دلخواه شما به پایان رسیده است. این روش واقعاً موثر است و قبل از پا نهادن به جلسه روحیه‌ای عالی به شما می‌دهد.
اگر برای اینکه خودتان را بااعتمادبه‌نفس تجسم کنید مشکل دارید، می‌توانید کس دیگری را تقلید کنید. یک فرد بااعتمادبه‌نفس کنار خودتان پیدا کنید—مثلاً یک ورزشکار، هنرپیشه یا حتی یک از آشنایان—و از او تقلید کنید. ببینید چطور راه می‌رود، حرف می‌زند و حرکت می‌کند. بعد رفتارهای او را در تجسم‌سازیتان تقلید کنید.
12. از بدنتان استفاده کنید.
اگر پایتان را مدام عصبی تکان دهید، کم‌کم احساس اضطراب و نگرانی خواهید کرد. اگر ارام‌تر راه بروید، کم‌کم ریلکس‌تر خواهید شد. برای اینکه اعتمادبه‌نفس بیشتری احساس کنید، از بدنتان استفاده کنید. به طریقی مطمئن‌تر راه بروید، بنشینید و بلند شوید. اگر نمی‌دانید چه باید بکنید از نکته بالا کمک بگیرید. از افراد دوروبرتان که اعتمادبه‌نفس خوبی دارند تقلید کنید.
13. ذهنتان را از خاطرات مثبت پُر کنید.
این یک عادت شایع است که قبل از اینکه بخواهید کار مهمی انجام دهید، شکست‌های قبلی و تجربیات بد سابق همه ذهنتان را پر می‌کنند. این عادت را از بین ببرید و سعی کنید برای یک تا دو دقیقه هم که شده همیشه ذهنتان را از خاطرات مثبت، دستاوردهای مهم و تجربیات خوبتان پر کنید. ما معمولاً این کارهای مثبت را فراموش می‌کنیم و روی خاطرات بد و منفی تمرکز می‌کنیم. اما همه چیز به خودتان بستگی دارد. و محصول انتخابتان عاملی است که سطح اعتمادبه‌نفستان را تعیین می‌کند.
14. به آینده فکر کنید.
یک راه عالی برای پیش رو قرار دادن همه چیز و تعیین اینکه اتفاقات روز چطور بر اعتمادبه‌نفس شما تاثیر بگذارد این است که نگاهی به آینده بیندازید. از خودتان بپرسید: آیا این مسئله در 5 سال آینده مسئله مهمی خواهد بود و یاد من خواهد ماند؟ این باعث می‌شود فقط درگیر اتفاقی که افتاده است نشوید. و معمولاً هم پاسخ به این سوال منفی است. با استفاده از این سوال، کنار آمدن با مشکلات روزمره آسان‌تر خواهد شد و می‌فهمید که بیشتر اتفاقات اتفاقاتی آنقدر کوچک هستند که نجای نگرانی ندارند.
15. درک کنید که گذشته مساوی حال نیست.
هر اتفاقی که سال پیش، ماه پیش یا حتی دیروز افتاده به معنی فردا، ماه آینده یا سال آینده نیست. شما آینده‌تان را در زمان حال می‌سازید و می‌توانید با خودتان تصمیم بگیرید که چقدر اجازه دهید اتفاقات گذشته بر آینده شما تاثیر بگذارند.
حتی اگر طی 10 سال گذشته اعتمادبه‌نفس خیلی پایینی داشته‌اید، به این معنی نیست که قرار است همانطور بمانید. می‌توانید تصمیم بگیرید که زندگی و آینده‌تن را تغییر دهید. می‌توانید افکار و خاطرات مربوط به گذشته را دور بریزید و به چیزهای جدیدی فکر کنید.
16. با خودتان مهربان باشید.
ممکن است با خودتان بدرفتاری کنید. درک کنید که هیچ نیازی به این کار نیست. حتی اگر تا امروز هم اینطور رفتار می‌کرده‌اید دیگر وقتش رسیده است که دست از آن بردارید. درعوض با خودتان مهربان باشید. هیچ اشکالی ندارد. بدرفتاری با خودتان هیچ دلیلی ندارد مگراینکه بخواهید خودتان را ناراحت کنید و دشمنانتان را شاد.
یک بخش مهم است مهربان بودن با خودتان این است که نقاط قوتتان را می‌فهمید و آنها را رشد می‌دهید. این کار نه تنها به بهتر شدن مهارت‌هایتان کمک می‌کند بلکه اعتمادبه‌نفستان را هم بالا می‌برد. یک بخش کوچک‌تر اما مهم دیگر این است که تحسین‌های دیگران را بپذیرید. تشکر کردن برای تحسین و تمجید دیگران هیچ اشکالی ندارد. و بعد از هر تحسین حس خوبی به خودتان پیدا کنید.
17. یاد بگیرید که ذهنتان چطور کار می‌کند.
آدمها با هم فرق دارند اما مسئله مهم‌تر این است که نحوه کارکرد ذهن آنها شباهت‌های زیادی با هم دارد. چیزی که برای بقیه خوب عمل کرده ممکن است برای شما هم موثر باشد. وقتی با عملکرد ذهنتان بیشتر آشنا شوید می‌فهمید که در موقعیت‌های مختلف چه واکنشی خواهد داشت. وقتی خودتان را بهتر بشناسید اعتمادبه‌نفستان بالاتر خواهد رفت.
18. مهارت‌های اجتماعیتان را تقویت کنید.
روابط یکی از مهمترین قسمت‌های زندگی ماست و تقویت مهارت‌های اجتماعی یکی از مهمترین چیزهایی است که هر فردی باید یاد بگیرد. بهتر کردن نتایجی که در این زمینه می‌گیرید و به دست آوردن اطمینان بیشتر به مهارت‌های اجتماعیتان اعتمادبه‌نفستان را به طور کلی بالا خواهد برد.
19. به جای اینکه به درون توجه کنید، به بیرون توجه کنید.
وقتی با دیگران رابطه برقرار می‌کنید و گاهی‌اوقات وقتی تنها هستید، بد نیست که توجه ذهنتان را به بیرون دهید تا به درون. مشکل توجه به درون این است که در بسیاری از موقعیت‌ها باعث می‌شود به ظاهرتان، اینکه چه گفته‌اید و دیگران چه گفته‌اند فکر کنید. تمرکز به بیرون درکنار اینکه به بالا بردن اعتمادبه‌نفستان کمک می‌کند، راهی عالی برای تقویت مهارت‌های مردمی و اجتماعیتان هم هست.
20. اطرافیانتان را از افراد مثبت‌اندیش انتخاب کنید.
افرادیکه با آنها نشست و برخاست می‌کنید می‌توانند موجب شادی یا ناراحتی شما شوند. ازآنجا که ما زمان زیادی را با مردم سپری می‌کنیم، خیلی مهم است که کنار افراد مثبت—یا حداقل به طرزی منطقی خنثی-- باشیم. بودن یک یا دو نفر منفی‌باف می‌تواند تاثیر شگرفی بر شما بگذارد و روز به روز روحیه‌تان را خراب‌تر کند.
21. اطلاعات، تاثیرات و احساسات مثبت جذب کنید.
بیشتر اخبار و حوادث جامعه تصویری منفی از دنیا و خودتان به شما می‌دهد. اطلاعاتی که دوروبرتان است هم درست مثل افراد دوروبرتان می‌توانند تاثیر شگرفی بر شما داشته باشند. خودتان انتخاب کنید که دوست داری چه ببینید، بشنوید و بخوانید. فقط چیزهایی را انتخاب کنید که برایتان فایده‌بخش باشند.
22. مثبت بیندیشید.
اینکه سعی کنید دنیا و زندگیتان را از دریچه‌ای مثبت نگاه کنید کمی سخت است و زمان می‌برد. مخصوصاً اگر سالهای زیادی را با تفکر منفی زندگی کرده باشید.
23. خودتان را با خودتان مقایسه کنید، نه با دیگران.
این درد نالازم زیادی را از زندگیتان بیرون می‌کند. مسئله اینحاست که اگر از یک نفر بگذرید، کس دیگری را می‌بینید که از شما موفق‌تر باشد. و حس برنده بودن موقتیتان دوباره به احساس ترس و اضطراب تبدیل خواهد شد. پس سعی کنید فقط روی خودتان تمرکز کنید، نه آدم‌های دور و برتان و مهم نباشد که دیگران تا چه اندازه موفق هستند. خودتان را با خودتان مقایسه کنید. پیشرفت کنید و رشد خودتان را بررسی کنید و خواهید دید که شادتر، موفق‌تر و بااعتمادبه‌نفس‌تر زندگی خواهید کرد.
24. شکست را دوباره تعریف کنید.
اینکه چطور به شکست نگاه کنید تعیین می‌کند که قبل یا بعد از هر شکست چه اندازه اعتمادبه‌نفستان پایین بیاید. تعریفی از شکست که با آن بزرگ شده‌ایم ممکن است بهترین معنای آن نباشد. اگر به موفق‌ترین آدم‌ها نگاهی بیندازید خیلی زود متوجه می‌شوید که واکنش متفاوتی به شکست دارند که با واکنش آدم‌های عادی فرق می‌کند.
آنها شکست یا طردشدگی را آنقدرها جدی نمی‌گیرند. آنها می‌دانند که اگر شکست بخورند آخر زندگی نیست. برعکس سعی می‌کنند وقتی به هر شکست نگاه می‌کنند قسمت‌های خوب آن را ببینند: اینکه طور می‌توانند از آن درس بگیرند تا برای دفعه بعدی بهتر شوند.
آنها می‌دانند که اگر اولین تلاش کاریشان با شکست مواجه شود برای مدتی احساس خیلی بدی دارد اما در طولانی‌مدت هیچ اشکالی متوجه آنها نیست. آنها از آن درس می‌گیرند و دوباره امتحان می‌کنند. اگر کسی آنها را طرد کند آیا دست برمی‌دارند؟ مطمئناً نه. آنها می‌دانند که هفته بعد یا هفته بعد از آن ممکن است کس دیگری را پیدا کنند که باز برای آنها جذاب باشد.
آنها می‌دانند که آدم‌های خوب زیادی هستند. فرصت‌های شغلی خوب زیادی وجود دارد. اما این را هم یاد گرفته‌اند که برای موفق شدن در هر چیزی باید حداقل 5، 10 یا 20 مرتبه شکست بخورید.
شما روی مهارت‌هایتان کار کرده‌اید تا آنها را تقویت کنید. به شکست یا طردشدن بعنوان چیزی منفی که اگر اتفاق بیفتد زندگیتان تمام خواهد شد نگاه نکنید. شکست را دوباره در ذهنتان تعریف کنید و تاثیر احساسی منفی آن را کمتر کنید. به شکست بعنوان بازخورد روی نقطه‌ای از شما که نیاز به تقویت شدن دارد نگاه کنید. به توصیه‌ای که شکست برایتان دارد گوش دهید و مطمئن باشید که پیشرفت می‌کنید. و با تعریف کرن دوباره شکست برای خودتان دیگر سطح اعتمادبه‌نفستان هربار که شکست می‌خورید افت نمی‌کند.


[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 21:17 | |







تصور کنید که شما همین دیروز متولد شده‌اید و نامتان هم ”گول‌خور“ است. در اینجا به مواردی اشاره می‌کنیم تا اگر کسی در حال دروغ گفتن به شما بود بتوانید خیلی سریع آن را تشخیص دهید:


۱) چشم‌های طرف مقابل را بخوانید. اگر او بیقرار و مردمک چشمش بیش از اندازه گشاده شده بود نشانه‌ای از دروغگوئی است. اگر تمام مدت پائین را نگاه کرد و یا چشمش را که این طرف و آن طرف چرخاند و هیچگاه مستقیماً به چشم‌های شما خیره نشد بدانید که حرف‌هایش کذب محض است.

۲) اگر فردی که در حال سخن گفتن است یا دست جلوی دهان و یا قسمت‌های دیگر صورتش را بگیرد نشانگر دروغگوئی اوست.

۳) اگر شخص، هنگام پاسخگوئی به پرسش شما مکث کرد و بینی خود را خاراند بدانید که قصد دارد به دروغ متوسل شود.

۴) اگر کسی ضمن صحبت شما راه برود و دائماً به این طرف و آن طرف حرکت کند یا روی صندلی جابجا شود و به نحوی بخواهد تمرکز شما را بر هم بزند به راست بودن گفتارش شک کنید.

۵) مِن مِن کردن، اسامی را فراموش کردن و سپس بازگشتن و کلمات قبلی را اصلاح کردن نیز از نشانه‌های یک فرد دروغگو است (البته ممکن است گاهی فراموشی برای شما هم پیش آمده باشد که در این مواقع، برای اینکه با افراد دروغگو اشتباه گرفته نشوید بهتر است به جمله قبلی برنگردید تا کلمات غلط تلفظ شده را مجدداً اصلاح کنید).

۶) فرد دروغگو ممکن است اشارهٔ مختصری به جزئیات قضیه بکند (چون موردش ساختگی است و آن را فراموش می‌کند پس وارد جزئیات نمی‌شود) یا برای متقاعد کردن خودش، همان جزئیات را چندین بار تکرار کند تا از خاطرش نرود.

۷) فرد دروغگو همیشه هنگام پاسخ دادن به پرسش ات شما از جمله ” آیا تو به من اطمینان داری؟“ استفاده می‌کند.

۸) فرد دروغگو پرسش اتی را که به نفعش نیست معمولاً نمی‌شنود ”چی“؟ آیا او واقعاً در عرض ۱۰ ثانیه راه گوشش مسدود می‌شود؟ او زمانی که از شما خواهش می‌کند تا پرسش خود را مجدداً تکرار کنید، در واقع احتیاج به زمان دارد تا به گفته‌های کذبش، شاخ و برگ بدهد و در مدت زمانی که شما پرسش خود را دوباره تکرار می‌کنید او فرصت کافی را به‌دست می‌آورد.



[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 20:34 | |







آیا زنان قابل اعتماد هستند؟
این که ما بتوانیم حرف‌های یک نفر، خصوصا فردی را که نمی‌شناسیم باور کنیم به فاکتورهای زیادی بستگی دارد. اما علاوه بر آن به صحبت‌های یک فرد جنسیت او و این که یک حرف چگونه بیان شود نقش مهمی در باورپذیر بودن آن دارد...
تحقیقات نشان می‌دهد به نظر درصد زیادی از مردم جامعه زنان قابل‌اعتمادتر و مطمئن‌تر از مردان به نظر می‌رسند.
این که ما بتوانیم حرف‌های یک نفر، خصوصا فردی را که نمی‌شناسیم باور کنیم به فاکتورهای زیادی بستگی دارد. اما علاوه بر آن به صحبت‌های یک فرد جنسیت او و این که یک حرف چگونه بیان شود نقش مهمی در باورپذیر بودن آن دارد.
مارلین بلتز و همکارانش مطالعات عمیقی را در مورد الگوهای گفتاری، تفاوت‌های جنسیتی و شیوه‌های فریب دادن و دروغ گفتن به دیگران انجام دادند تا تفاوت‌های مردان و زنان را در این میان بسنجند.
او در این باره گفت: مطالعات ما نشان می‌دهد بسیاری از مردم تصور می‌کنند زنان کم‌تر از مردان دروغ می‌گویند و البته شکل دروغ‌های آن‌ها نیز کاملا متفاوت است.
ما با نظرسنجی از تعداد زیادی از داوطلبان متوجه شدیم هم مردان و هم زنان اعتراف کرده‌اند که در 20 تا 35 درصد از روابط اجتماعی خود به دیگران دروغ می‌گویند. شاید یکی از مهم‌ترین دلایل این موضوع آن باشد که مردان و زنان به شیوه‌های کاملا متفاوتی تربیت می‌شوند. معمولا در سال‌های اولیه دوران نوجوانی و جوانی پسران تشویق می‌شوند تا در مورد توانایی‌های خود اغراق کنند و از حق خود در برابر دیگران دفاع کنند. با این شیوه یک پسر می‌تواند برتری خود را به یک گروه ثابت کند و خودش نقش رهبری و هدایت آن‌ها را به عهده بگیرد.
اما در سوی دیگر زنان بیش‌تر تشویق می‌شوند با افتادگی و حیا در هنگام برخورد با دیگران رفتار کنند، همواره اهمیت مهربانی و صمیمیت به آن‌ها یادآوری می‌شود و تشویق می‌شوند با دیگران رابطه داشته باشند. همین عامل باعث می‌شود ما از سنین کودکی تصور کنیم مردان همیشه بیش‌تر دروغ می‌گویند و کم‌تر می‌توان به آن‌ها اعتماد کرد.
اما ما چرا دروغ می‌گوییم؟
روانشناسان دانشگاه ماساچوست معتقدند در بیش‌تر مواقع دروغگویی ما از نداشتن اعتماد به نفس سرچشمه می‌گیرد. زمانی که یک فرد احساس می‌کند اعتماد به نفسش در معرض خطر قرار می‌گیرد بلافاصله دروغ می‌گوید.
البته باید اعتراف کرد که دروغ گفتن همیشه هم مضر نیست. محققان معتقدند دروغ گفتن بهترین روش برای محافظت از حریم خصوصی خود و هم‌چنین اجتناب از سوء نیت، نفرت و کینه توزی دیگران است.
حتی بسیاری از حیوانات هم از این تکنیک استفاده می‌کنند و سعی می‌کنند برای رسیدن به مقاصد خود حیوانات دیگر را فریب دهند. اما انسان تنها موجودی است که می‌تواند هم‌زمان به دیگران و به خودش دروغ بگوید. حتی در بسیاری از مواقع ما آن‌قدر به خود دروغ می‌گوییم که نمی‌توانیم بین واقعیات و تخیلات خودمان تمایز قائل شویم.
جالب اینجاست که بسیاری از ما حتی متوجه دروغگویی خودمان نمی‌شویم. در یک تحقیق که در نشریه لایو ساینس به چاپ رسیده است دانشمندان از گفتگوی تعدادی از افراد فیلم برداری کردند و سپس فیلم آن را به خود این افراد نشان دادند. بسیاری از این افراد از تعداد دروغ‌هایی که طی یک گفتگوی کوتاه گفته بودند متعجب شدند.
در تحقیقی که در نشریه روانشناسی کاربردی به چاپ رسیده است محققان متوجه شدند طی یک مکالمه 10 دقیقه نزدیک به 60 درصد مردم حداقل یک بار دروغ می‌گویند. در حالی که متوسط تعداد دروغ‌هایی که یک فرد در این مدت می‌گوید 2.92 دروغ است.
نوع دروغ‌هایی که مردان و زنان می‌گویند کاملا متفاوت است. مردان معمولا از دروغ گفتن برای بهبود چهره خود در نظر دیگران استفاده می‌کنند. این در حالی است که زنان برای آن‌که طرف مقابلشان حس بهتری داشته باشد دروغ می‌گویند.
دروغگویی در محیط کار
بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد دروغگویی در محیط کار هم بسیار شایع است. بسیاری از مردم تمایل بیش‌تری برای دروغ گفتن به همکار خود در مقایسه با غریبه‌ها دارند. به نظر می‌رسد ما در محیط کار نیاز بیش‌تری به اثبات خود داریم و به همین دلیل بیش‌تر همکاران خود را فریب می‌دهیم. برای مثال زمانی که فردی کالای جدیدی مانند خودرو می‌‌خرد به همکارانش بیش‌تر از غریبه‌ها در مورد قیمت اصلی آن دروغ می‌گوید.
علاوه بر محیط کار بررسی‌ها نشان می‌دهد ما به افرادی که به آن‌ها علاقه داریم نیز بیش‌تر از دیگران دروغ می‌گوییم. ناراحت شدن افراد صمیمی، دوستان و اعضای خانواده معمولا برای ما بسیار سنگین است و به همین دلیل سعی می‌کنیم با دروغ گفتن از این کار اجتناب کنیم.



[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 20:26 | |







عزیز من ببخش اگه فراموشت نمی کنم
ببخش که تو خیالمم حتی بوست نمی کنم
ببخش که دست من هنوز لایق دستات نشده
راستی بدون که قلب من دلخور از حرفات نشده



[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 20:18 | |







زردآلو دوست قلب نازنین شماست

این اعتقاد وجود دارد که 4000 سال پیش چینی‌ها اولین مردمانی بودند که زردآلو را به عمل آوردند. بعد از آن کشت این میوه‌ی خوشمزه در سرتاسر سرزمین‌های مشرق زمین گسترش یافت.

خوشبختانه امروزه در جای جایِ این کره‌ی خاکی زردآلو کشت و مصرف می‌شود. زردآلو نه تنها خوشمزه است بلکه سرشار از عناصر مغذی و لازمی است که با بیماری‌ها، از بین رفتن قدرت بینایی و بیماری‌های قلبی عروقی مقابله می‌کند. برای آشنایی بیشتر با این میوه‌ی خوشمزه با ما همراه باشید.

زردآلو میوه‌ی پرخاصیتی است. به خاطر اینکه این میوه سرشار از کاروتنوئیدهای مختلف است. کاروتنوئیدها رنگدانه‌هایی به رنگ نارنجی و زرد هستند که در بیشتر میوه‌ها و سبزیجات مختلف وجود دارند. کاروتنوئیدهای زرد رنگ نقش حفاظتی دارند و با پیری و بیشتر بیماری‌ها مقابله می‌کنند. خوشبختانه زردآلو یکی از میوه‌هایی است که سرشار از این رنگدانه‌ها می‌باشد و شما می‌توانید به خواص مفید آن اعتماد کنید.

این میوه‌ی زرد خوشمزه همچنین سرشار از ویتامین A، ویتامین‌های گروه B و مواد معدنی مختلف به ویژه پتاسیم، آهن، مس، فسفر و منیزیم می‌باشد. هر کدام از این ویتامین‌ها و مواد معدنی نقش مهمی در حفظ سلامت بدن دارند.


زردآلو طلایه‌دار انرژی‌زایی است. این میوه قوای بدن انسان را بالا برده و عمر او را طولانی می‌کند. هونزا منطقه‌ای در هیمالیا است که مردمش به داشتن طول عمر زیاد شهرت دارند. محققان معتقدند که راز طول عمر مردمان این منطقه زردآلو است. فرقی نمی‌کند که شما زردآلوی تازه میل کنید و یا از خشک شده‌ی آن استفاده کنید. مهم این است که تا می‌توانید زردآلو بخورید.

 

زردآلو دوست قلب نازنین شماست


حتماً می‌پرسید زردآلو چگونه از قلب محافظت می‌کند؟ در جواب شما باید بگوییم که این میوه سرشار از بتاکاروتن و لیکوپن است. این دو ترکیب جزو آنتی اکسیدان‌های قوی محسوب می‌شوند و میزان کلسترول بد (LDL) را کاهش می‌دهند. نتایج یک پژوهش ژاپنی که روی بیش از 3000 مرد و زن انجام گرفته نشان می‌دهد که داشتن تغذیه‌ای سرشار از بتاکاروتن و لیکوپن از ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی پیشگیری می‌کند. نتایج پژوهش‌های آمریکایی و آلمانی نیز نتایج این پژوهش را تایید کرده‌اند. از طرف دیگر زردآلو سرشار از پتاسیم است و این ماده‌ی معدنی نیز از ابتلا به بیماری‌های قلبی پیشگیری می‌کند.


 
زردآلو برای دستگاه گوارش و روده‌ها مفید است


زردآلو برای سیستم گوارش فوق‌العاده است. زردآلوی تازه با اسهال مقابله می‌کند و زردآلوی خشک برای افرادی که از یبوست رنج می‌برند عالی است.

 

زردآلو با سرطان مقابله می‌کند
 

گوجه فرنگی به دلیل دارا بودن لیکوپن ضدسرطان قوی محسوب می‌شود که به ویژه با سرطان پروستات مقابله می‌کند. اگرچه گوجه فرنگی سرشار از لیکوپن است اما لازم است که پخته شود تا بدن لیکوپن آن را به خوبی جذب کند. این در حالی است که لیکوپن موجود در زردآلو (همچنین آب طالبی) به طور مستقیم جذب بدن می‌شود.

 

زردآلو قوه‌ی بینایی را تقویت می‌کند


بتاکاروتن موجود در زردآلو که به ویتامین A تبدیل می‌شود از قوه‌ی بینایی شما محافظت می‌کند. این ویتامین به طور مستقیم در تولید رنگدانه‌ی ردوپسین شرکت دارد.

 

این رنگدانه برای قوه‌ی بینایی لازم و ضروری است. کمبود ویتامین A بسته به شدت یا ضعف آن باعث خستگی چشم می‌شود و اگر این کمبود بیش از حد باشد ممکن است به ضعف دید شبانه و یا به بیماری آب مروارید منجر شود.

 

زردآلو سرشار از فیبرها است
 

زردآلو منبع خوب فیبرها است که نه تنها با یبوست و سرطان کولون مقابله می‌کند بلکه از ابتلا به اکثر بیماری‌ها از جمله دیابت و بیماری‌های قلبی عروقی پیشگیری به عمل می‌آورد. توصیه می‌کنیم تا می‌توانید زردآلوی تازه و یا خشک میل کنید تا از تمام خواص آن بهره‌مند شوید. مردم قبایل هونزا تمام طول سال زردآلو می‌خورند. یعنی در فصل آن از میوه‌ی تازه استفاده می‌کنند و در مابقی سال زردآلوی خشک شده می‌خورند. پس بخشی از سبد میوه‌تان را به زردآلو اختصاص دهید. از این میوه‌ی خوش‌رنگ و خوشمزه میل کنید و پروردگار را به خاطر نعمت‌های بی پایانش شاکر باشید.



[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 19:33 | |







غروب چشمان ترا دوست وقتیکه به من نگاه میکنی



[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 18:48 | |







من از جنس احساس
برای تو بهشتی خواهم ساخت
من عاجزانه می گویم
که به عشق تو نیازمندم
من هنوز به بارگاهی نرسیدم
که عشق ببخشم وجانم عشق طلب نکند
من تورا دوست دارم
و از قلب سرخ تو
به قلب آبی آسمان میرسم



[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 18:37 | |







بیمار خنده های توأم , بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی , گرمتر بتاب



[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 18:32 | |







می خواهی

می خواهم بدهم دنیا را تنگ کننـد ؛
به اندازه آغوش تـو ؛
تا وقتـی به آغوشت میرسـم ؛
بدانمــ تمام دنیا در آغوش مـن اسـت



[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 18:30 | |







عشق

در کشور عشق جای آسایش نیست
آنجا همه کاهشست افزایش نیست
بی درد و الم توقع درمان نیست
بی جرم و گنه امید بخشایش نیست

[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 18:27 | |







چشم

ه چشم سبز تو نازم، که موج خواب در اوست
چو برگ تازه، که سرمستی لعاب در اوست

ز پشت پلک تو، تصویر مردمک پیداست
خوش این حباب،‌ که نقش چراغ خواب در اوست

زبان توست که چون جان ‌رسیده بر لب من
به کام باد،‌ که شرینی شراب در اوست

مرا به موی پریشان خویش، پنهان کن
که روزگار سیاه است و انقلاب در اوست

مراد من ز چه پرسی، به عشوه های کلام
سوال چشم تو گویاست،‌ چون جواب در اوست

 

 



[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 5:25 | |







چشم

چشم من با چشم تو چشمانتو جای دیگر
من تماشای تو دارم تو تماشای دیگر.....



[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 19:50 | |







تو...............

تو رفته ای و من زغم شبیه آه می شوم
بدون چشم های تو یک اشتباه می شوم

برای باور دلم گذشتی از غرور من
میان دست های تو ببین تباه می شوم

شب سیاه چشم من پر از ترانه می شود
غزل غزل مرا بخوان و من پگاه می شوم

چگونه شد که رفته ای ؟دل از دلم بریده ای؟
من که برای دیدنت اسیر راه می شوم

نقش خیال می زدی به تا رو پود خسته ام
قالی کهنه ،طرح نو،خط سیاه می شوم

میان سینه ام شدی یک انفجار بی هدف
خراب شد دلم و من چه بی پناه می شوم

پیاده می روی به جنگ خاطرات کهنه ام
بیا که من برای تو خودم سپاه می شوم

پر از گلایه و سخن خیال تو کنار من
سکوت ِ بی بهانه ام فقط نگاه می شوم

دلم به تو سپرده شد قفس شدی برای من
میان بازوان تو غرق گناه می شوم

قسم به چشم های تو ستاره ی شبم تویی
بدون تو در آسمان هلال ماه می شوم


 



[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 19:22 | |







دو چشمت صحبت از یک راز می کرد

لبانت عشق را آواز می کرد

نبودی تو، توهم بود و رویا

خیالت درسََرَم پرواز می کرد



[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 19:19 | |







نگاهی تیره و خوشرنگ داری

گمانم با دل من جنگ داری

ولی با این همه خوبی عزیزم

میان سینه قلبی سنگ داری!!!



[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 19:15 | |







نرو

نرو ،این راه بن بست است ،برگرد

بمان ،دل تا ابد مست است ،برگرد

شب و ماه و پلنگ زخمی و مرگ

ببین ،این زندگی پَست است برگرد


فرناز فرید

91/3/1
 



[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 18:19 | |







تو دویدی

تو دویدی
میان باددریا را نوشیدی آسمان را پاره کردی من پشت کره ی زمین، روزنامه میخواندم تنها می نوشتم..سکوت می خوردم قلم را روی کاغذ می فشردم کاغذ را تکه تکه کردم قلم می شکاندم مشتم را بر میز کوبیدم زمان می لرزیدابرها گریستند، صاعقه ها فریاد کشیدندعقربه ها یکدیگر را دنبال می کردندتو می دویدی عین چهار فصل راقطعه قطعه چال کردیم مرگ را
ترس را شکافتیم تو دویدی تو رسیدی تو مرا در آغوش کشیدی چشمانم را به نام خودت زدی، تا شش دانگ حواسم به تو باشدداد زدی، حصار کشیدی میان صاعقه ها، تکه های فصل ها
چشمانم با توست، به نام توست.. برای توست لحظه ای بایست لحظه ای بایست.. تنفس کن
اینجا، سالها انتظار، در انتظار توست.



[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 5:13 | |







دست خودم نیست...


اگر می بینی عاشق تو هستم٬دیوانه تو هستم و تمام فکر و زندگی من تو شده ای٬ به خدا بدان که این دست خودم نیست!!!اگر می بینی چشمانم در بیشتر لحظه ها خیس است و دستانم سرد است٬و اگر می بینی همه لحظه های دور از تو بودن این همه سخت و پر از غم و غصه است٬بدان که این دست خودم نیست!!دست خودم نیست که همه لحظه ها تو را درجلو چشمانم می بینم وبه یاد تومی باشم٬دست خودم نیست که دوست دارم همیشه در کنارت باشم، دستانت رابگیرم، بر لبانت بوسه بزنم و تو را در آغوش خودم بگیرم!!!به خدا دست خودم نیست که هر شب به آسمان نگاه می اندازم٬ و ستاره ای درخشان را می بینم و به یاد تو می افتم!!!دست خودم نیست که هر سحرگاه به انتظارت می نشینم٬ تا در آسمان
دلم طلوعی دوباره داشته باشی...!!!



[+] نوشته شده توسط نجیب الله اوزبیک کریمی فاریابی در 4:57 | |